راستی برادرجان .........
آیا این مرد را می شناسی ، برخی می گویند که او از ما نیست ، مگر تعریف "ما " چیست ؟ برخی دیگر می گویند ما را نمی شناسد ، مگه صاف وسادگی ما ، چه پیچیدگی دارد که او ما را نشناسد ، حتما ما را می شناسد .
برادر جان ...
او عجب باطنی آشنا دارد ، چهره اش مرا سخت دلتنگ می کند ...به راحتی می شود سراغ خیلی ها را از او گرفت ،
حاج ابراهیم ...زین الدین ....باکری ....
وقتی خوب به سیمایش می نگری ، هنوز که هنوزاست ، غم فراق موج می زند . گوشه چشمانش بدجوری حکایت وشکایتها دارد ، راستی چینوچروک برداشته است ، میدانم ومی دانی این از گذر زمان نیست ، از پیری نیست ...هنوز مثل خودمان آواره گذشته ،بخدا دلتنگ فقط ، فقط یک لحظه نشستن دوباره در آن گوشه سنگر است .
آری برادر عزیزم ...
او آمد ، مردی از جنس خودمان ...آمده تا راه همچنان ادامه یابد ، اینبار از سنگری دیگر وصد البته سخت تر ، سنگری که باید برای مردم ساخت وآماده نمود وبرای این مردم سنگ تمام گذاشت . آن موقع ها فقط باید به پیش می رفت وبا دشمن از روبرو می جنگید ، ولی امروز حاجی باید در همه جهات بجنگد ، برای آبادانی وسرفرازی این فرزندان باید بجنگد او باید برای سربلندی این استان به کمک ماها با تمام وجود مانند هشت سال دفاع مقدس بجنگد . حالا او را شناختی ، بله او همان حاج ابوطالب شفقت است ، تعجب کردی ، آری او دوباره به جنوب برگشته ،مثل همون موقع ها ، بازهم اومدجنوب ، این بارهم از شمال ....از دیار سرسبز مازندران ، از سرزمین مردان مقاومت وایثار .
حاجی آمده تا با ما بسازیم ، استانمان را بسازیم ، ایرانمان را بسازیم ، ندای رهبرمان را لبیک گوییم .
اورا تنها نمی گزاریم ، هستند بازهم بچه ها هستند ، یکی دوتا از همون بچه ها ی خط شکن در کنارش هستند ....
وقتی جنگ تمام شد ، هرکسی رفت سراغ زندگی خودش ، ولی بعضی ها موندند ، ماندند تا همچنان پای زندگی مردم بمانند ، تا بازهم میدان خالی نباشد ،
حاجی هم ماند ، در مرکز ، شمال واین بارهم کلید استان خودمان افتاد دست خودش ، بعد از مدتها تازه داره یواش یواش لبخند روی لبهایمان ظاهر میشه ، برادر اشتباه فکر نکنی ، دیگر از من وما گذشته که بخواهیم در پی قید وبند زندگی ، دلخوش به حاجی باشیم ، دل شادیم که دوباره پیروزیم .....چرا که دوباره حاجی فرمانده شده .
برادر جان ...
من وما وهمه نخواهیم گذاشت که به قول اماممان ( ره ) این پیشکسوتان خون وشهادت تنها باشند ، حاجی پیشکسوت جبهه ...تلاش ...است ، یادگار مردان مرد است ، صد نشان از یاران سفر کرده دارد .
حاج ابوطالب ،،،برادر عزیز ، تو اکنون نیز میراث دار شهیدان وجانبازان هستی ، تو اکنون در جایی قرار داری که یک تفاوت عمده با بقیه جاها داره ، تلاش در اینجا ، دقیقا" عین تلاش در جبهه ها است ، بخدا قسم با همون ثواب ومنزلت ..با همون بچه های دوران .
مهندس جان باید علی وار در این استان تلاش کنی تا ما سربلند باشیم .ما آمدنت را به فال نیک می گیریم ودستان کوچک اما محکممان را در دستانت می گزاریم وتا پای جان حمایتت می کنیم . به امید سربلند ملت بزرگ ایران . یا علی مدد .
منبع /سايت ارم نيوز
